آخرین وضعیت تب دنگی در کشور (۲۶ دی ۱۴۰۳) بهترین روش تامین پروتئین روزانه کدام است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی| بارش برف و باران از روز جمعه ۲۸ دی‌ماه گازگرفتگی پنج شهروند مشهدی + جزییات (سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳) کلیشه‌های غلط مردانه که زندگی مشترک را با مشکل مواجه می‌کنند آیا مدارس و ادارات تهران فردا (چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟ ادارات و مدارس کدام شهرستان‌ها فردا (چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟ تصادف در جاده سبزوار- نیشابور، ۵ مصدوم برجای گذاشت (۲۵ دی ۱۴۰۳) بارش برف و باران در برخی از جاده‌های خراسان رضوی (۲۵دی ۱۴۰۳) تردد خودرو‌های پلاک شهرستانی در تهران ممنوع می‌شود؟ ترافیک سنگین در خروجی‌های مشهد (۲۵ دی ۱۴۰۳) آزادی زندانی محکوم به اعدام پس از ۲۳ سال حبس در پایان هفته جاری، خراسان رضوی میزبان باران و برف می‌شود (۲۵ دی ۱۴۰۳) ویدئو | پدر یا فرمانده؟! کلاهبردار سایت‌های خرید و فروش کالا در مشهد دستگیر شد آخرین وضعیت ترافیکی محور‌های شمالی کشور (۲۵ دی ۱۴۰۳) دانشگاه درباره مسائل فرهنگی و ارزش‌های اجتماعی، دینی و فرهنگی جامعه مسئول است طهرانچی: دانشگاه آزاد می‌خواهد حیات طیبه را برپا کند پنجشنبه‌های بدون بابا نه او آدم سابق بود، نه من کمی «بیشتر»، کمی «کمتر» من، بابا و کارت‌پستال مریم امامی قیمت بلیت قطار‌های مسافری افزایش یافت؟ (۲۴ دی ۱۴۰۳) درس اول: رعایت انسان آنچه باید از طریق توسعه فردی رقم بخورد سالم‌ترین و مغذی‌ترین ماده غذایی جهان دیده شدن یک قلاده شغال در برخی پارک‌های مشهد | هنگام مواجه با حیوانات وحشی چه کاری انجام دهیم؟ تعطیلی برخی مدارس به دلیل شیوع آنفلوآنزا «شایعه» است بسیاری از خدمات ضروری بیماران تحت پوشش «بیمه» نیست لغو سه پرواز رفت و برگشت فرودگاه کرمانشاه به دلیل شرایط نامساعد جوی مسیر (۲۴ دی ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

برادرکشی بیخ گوش مادر و خواهر | جسد برادرم را در باغچه دفن کردم

  • کد خبر: ۲۴۲۱۳۱
  • ۰۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۲
برادرکشی بیخ گوش مادر و خواهر | جسد برادرم را در باغچه دفن کردم
مرد جوانی پس از قتل برادرش و دفن جسد او را در باغچه خانه مادری با درخواست قصاص از سوی اولیای دم مواجه شده است.

به گزارش شهرآرانیوز، اردیبهشت سال ۱۴۰۰ زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی پاکدشت خبر ناپدید شدن همسرش را اعلام کرد.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: همسرم شهاب هر چند روز یک بار به خانه مادرش می‌رفت و خرید مایحتاج او را انجام می‌داد. صبح دیروز هم گفت به خانه مادرش می‌رود، اما ۲ ساعت بعد که با تلفنش تماس گرفتم، خاموش بود. بعد از آن تلفن خانه مادرش را گرفتم، اما گفتند از آنجا رفته و دیگر خبری از او ندارند. اما من نگرانش هستم و می‌ترسم اتفاقی برایش افتاده باشد.

پس از ثبت شکایت، مأموران ردیابی شهاب را در دستور کارشان قرار دادند و از آنجا که آنتن تلفن همراه شهاب پیش از خاموش شدن در محدوده خانه مادرش روشن بوده، پلیس به آنجا رفت و به پرس‌وجو از مادر و برادر کوچک وی به نام شهرام پرداخت.

برادر شهاب در توضیح به مأموران گفت: من و مادرم چند سالی است که با هم زندگی می‌کنیم. برادرم شهاب هم چند روز یک بار به ما سر می‌زند و برای مادرم خرید می‌کند. صبح دیروز او به خانه‌مان آمد. مادرم در آشپزخانه کار می‌کرد و من هم برای انجام کاری به زیرزمین رفتم، اما وقتی برگشتم برادرم رفته بود. وقتی همسرش هم تماس گرفت به او گفتم که به ما سر زد و از اینجا رفت.

در تحقیقات بعدی و همینطور رصد دوربین‌های مداربسته محل، ورود مرد جوان به خانه مادرش ثبت شده بود، اما برای مأموران محرز شد که او از خانه مادرش خارج نشده است.

در ادامه مأموران به پرس‌وجو از خواهر و برادر‌های وی پرداختند که مشخص شد بین شهاب و شهرام اختلافات قدیمی و شدیدی وجود داشته و آنها اغلب مواقع با هم درگیر بوده‌اند. همچنین به نظر رسید که شهرام سعی دارد با تناقض‌گویی مسیر تحقیقات را منحرف کند. از این رو به عنوان مظنون بازداشت شد و تحت بازجویی فنی قرار گرفت.

او در ابتدا بازهم اظهارات اولیه‌اش را تکرار کرد، اما وقتی در برابر مستندات قرار گرفت به ناچار پرده از یک جنایت خانوادگی برداشت و به قتل برادرش اعتراف کرد.

متهم در تشریح ماجرا گفت: ما سال‌ها باهم مشکل و آنقدر از هم کینه داشتیم که یک روز شهاب چاله‌ای در حیاط خانه حفر کرد و وقتی از خواهرم پرسیدم این چیست به من گفت شهاب گفته قصد دارد تو را در این چاله دفن کند.

وی افزود: روز حادثه من و خواهر و مادرم در خانه بودیم که شهاب به خانه ما آمد و از من خواست تا به او یک میلیون تومان پول بدهم. از آنجا که ۵۰ هزار تومان بیشتر نداشتم، به او گفتم همین‌قدر پول دارم، اما برادرم فکر کرد دروغ گفته‌ام و بعد با یک سیم به من حمله کرد و چند ضربه به من زد. من هم عصبانی شدم و همان سیم را گرفتم و دور گردنش انداختم و خفه‌اش کردم.

وی در پاسخ به این سؤال که چگونه مادر و خواهرت متوجه جنایت نشدند، گفت: خواهرم داخل اتاق تلویزیون می‌دید و مادرم هم مشکل شنوایی دارد به همین خاطر هیچ‌کدام متوجه درگیری ما نشدند. بعد از اینکه او را خفه کردم جسدش را داخل گونی انداختم و منتظر شدم تا خواهرم از خانه ما برود. به محض اینکه خواهرم رفت جسد را در داخل گودالی که برای دفن من حفر کرده بود، گذاشتم و رویش را با خاک پوشاندم.

بعد از اعتراف صریح متهم، مأموران محلی را که جسد شهاب در آنجا دفن بود باز کردند و جسد را بیرون کشیدند و با دستور قضایی آن را به پزشکی قانونی انتقال دادند.

در ادامه پسر دیگر خانواده به مأموران گفت: خانه‌ای که مادرم و شهرام در آن زندگی می‌کردند متعلق به شهاب بود. برادرم می‌ترسید بعد از فوت مادرمان شهرام آنجا را تخلیه نکند. به همین خاطر همیشه آنها با هم اختلاف داشتند و موضوع اصلی اختلافشان هم بر سر همین خانه بود.

با تکمیل تحقیقات، متهم صحنه جرم را بازسازی کرد و پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به‌زودی پای میز محاکمه بایستد. این در حالی است که اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کرده‌اند.

منبع: همشهری آنلاین

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->